مدیریت ناوگان و لجستیک در عین شباهتهای بسیار، تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند. مدیران ناوگان در مسیر حمل کالا باید اطمینان حاصل کنند که محموله در سلامت کامل به کارفرما تحویل داده میشود. اما آنها چگونه میتوانند با چالشهای لجستیکی در این مسیر مواجه شوند؟ در حقیقت تسلط مدیر ناوگان بر مفاهیم لجستیکی و تدارکات در نهایت میتواند به بهینه کردن راندمان و عملکرد ناوگان حمل و نقل کمک کند. در این مطلب با هدف تشریح ارتباط بین مدیریت ناوگان و لجستیک، به بررسی تفاوتهای این دو بخش میپردازیم. بخش انتهایی نیز مروری بر بهبود فرایندهای لجستیک از طریق سیستمهای مدیریت ناوگان است.
مفهوم مدیریت ناوگان و مدیریت لجستیک چیست؟
همه فعالان حوزه حمل و نقل با مفهوم مدیریت ناوگان آشنا هستند. به طور خلاصه این مفهوم به کلیه فعالیتهای ردیابی ناوگان و اطمینان از رسیدن امن و به موقع کالا اشاره دارد. اما مدیر لجستیک وظیفه نظارت بر بارگیری کالا تا مدیریت جریان حمل و کنترل آن به طور کامل را بر عهده دارد. در حقیقت لجستیک را می توان فرایندی شامل یکپارچه کردن اطلاعات مربوط به موجودی کالا، حمل و نقل، انبارداری، جابجایی و بستهبندی آن به حساب آورد. واحد لجستیک بخش تکمیل کننده پازل حمل و نقل محسوب میشود و نقشی اصلی در ناوگانهای حمل کالا دارد. اما همراهی واحدهای مدیریت ناوگان و لجستیک چگونه است و آنها چگونه بر نحوه اداره موفق یک فعالیت حمل کالا تاثیر میگذارند؟
ارتباط واحد مدیریت ناوگان و لجستیک به چه شکل است؟
مدیریت بهینه ناوگان را میتوان همانند هدایت روان و آسان کشتی در نظر گرفت. مدیر ناوگان به عنوان ناخدای کشتی وظیفه ردیابی و نظارت وسائل نقلیه و در عین حال موثر کردن کارآیی آن را بر عهده دارد. این نحوه هدایت نقشی حیاتی در حفظ و نگهداری خدمات لجستیکی در سطحی بهینه دارد. به نحوی که حتی میتواند باعث برتری جایگاه سازمان نسبت به سایر رقیبان شود. اما تفاوت این دو نقش چیست؟ آیا وظایف مدیر ناوگان و مدیر لجستیک همپوشانی دارد یا وجود هر دو آنها برای سازمانهای حمل و نقل ضروری است؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که وظیفه مدیر لجستیک، نظارت بر موجودی انبار و مذاکره در مورد نرخ حمل و نقل است. در حالی که مدیر ناوگان در خصوص تحویل آسان، بدون مشکل و سر وقت محموله متناسب با بودجه در اختیار خود فعالیت میکند. این فرایند از طریق ردیابی وسیله نقلیه، بررسی رفتار راننده در حین ماموریت و تجزیه و تحلیل دادههای دریافتی انجام میگیرد. مجموعه همه اینها در تحویل به موقع کالا نقش دارند.
بنابراین همکاری و حضور یک مدیر ناوگان در واحد لجستیک برای پیشبرد بهتر کارها در هر سازمانی ضروری است. در حقیقت این دو، بهعنوان زوج طلایی سازمانها بدنه اصلی کلیه فرایند تهیه، بارگیری و دریافت محصول توسط مشتریان را تشکیل میدهند. در بسیاری موارد همکاری نزدیک این دو بخش، عملیات حمل کالا را بهبود میدهد. بهعنوان مثال یک مدیر لجستیک محاسبه مقدار کالای قابل بستهبندی در هر وسیله نقلیه را محاسبه میکند و در کنار او مدیر ناوگان، سوخت و زمان مورد نیاز برای تحویل را برنامهریزی و نظارت میکند.
چگونه میتوان مدیریت کارآمدی در لجستیک را تجربه کرد؟
نقطه ابتدایی فرایند حمل و نقل کالا و ورود لجستیک به آن با یک روال مشخص بستهبندی آغاز میشود. بستهبندی فعالیتی برای نگهداری ایمن کالاها است و کمک میکند تا فرایند تخلیه و انبارداری نیز به راحتی و در اطمینان کامل انجام گیرد. اما این نقطه شروع تا پایان و تحویل به انبار برای کارآمد شدن نیاز به ارتباط موثر بین واحدهای مختلف دارد. بهعنوان مثال برنامهریزی مسیر ناوگان و نظارت منظم بر مصرف سوخت در مسیر حمل کالا از ابتدای بستهبندی و بارگیری میتواند عملیات موفق حمل کالا و تکمیل زنجیره لجستیک یعنی تحویل کالا به انبار را تضمین کند. علاوه بر این اندازهگیری و ارزیابی سوخت مصرفی صرفهجویی اقتصادی را نیز برای فعالیت حمل کالا به دنبال خواهد داشت.
از آنجا که یک عملیات موفق در واحد لجستیک بر پایه تحویل سالم کالا استوار است، زمانی کارآمدی آن تضمین میشود که با اجرای سیستمی مطابق با ارزشهای شرکت و تضمین جریان کاری پایدار با ذینفعان، رضایت همه افراد سازمان حاصل شود. بنابراین مدیریت ناوگان یک برگ برنده برای عملکرد یکپارچه لجستیک و بهبود ریتم عملیاتی کارها است.
مدیریت ناوگان چگونه بر بهبود لجستیک تاثیر میگذارد؟
استفاده از قابلیتها و مزایای متعدد مدیریت ناوگان بر بهبود فرایند لجستیک به نحو چشمگیری تاثیرگذار است. از جمله این قابلیتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد. لازم بذکر است کلیه این سیستمهای بر پایه فناوری تلماتیک طراحی و اجرایی میشوند:
- ردیابی موقعیت ناوگان: نظارت بر حرکت وسیله نقلیه در طول مسیر و پیدا کردن مسیرهای بهینه تردد تحویل سریع و بهبود زمانبندی لجستیک را به دنبال دارد.
- مدیریت مصرف سوخت: این فعالیت باعث کاهش دفعات توقف رانندگان برای سوختگیری مجدد، کاهش احتمال دزدی سوخت و در نتیجه افزایش سرعت تحویل کالا در زنجیره لجستیک میشود.
- کنترل رفتار راننده: هدف اصلی لجستیک تحویل است، اما بدون ایمنی این عملیات معنا ندارد. با استفاده از سیستمهای مدیریت ناوگان میتوان سرعت وسیله و رفتارهای پر خطر رانندگان وسیله نقلیه را به شکل لحظهای کنترل کرد. در نتیجه با افزایش ایمنی حمل کالا، فرایند تحویل سالم آن تضمین میشود.
- تعمیر و نگهداری پیشگیرانه: در یک سیستم مدیریت ناوگان خوب، استفاده از هشدارهای لحظهای و یادآوری به موقع زمان تعویض قطعه، سلامت و طول عمر وسیله نقلیه تحت کنترل قرار میگیرد. این موضوع در نهایت بهبود فرایند تحویل و عملیات لجستیک را باعث میشود.
- ژئوفنسینگ: با استفاده از این قابلیت میتوان مرزهای مجازی خاصی را در اطراف وسائل نقلیه یا کالاها تعیین کرد. به نحوی که در صورت خارج شدن بدون مجوز هر یک از این محدوده، هشدار لازم به مدیر واحد ارسال میشود. بهعنوان مثال مدیران لجستیک میتوانند خودروهای ورودی یا خروجی از محدوده انبار یا محلهای تحویل بار را کنترل کنند. در نتیجه میتوان مطمئن بود که رانندگان وظایف خود را به درستی عمل میکنند یا خیر.
این دو عضو ناگسستنی در فرایند حمل و نقل کالا را دریابید!
با مروری بر هر آنچه بیان شد، ارتباط غیر قابل انکار مدیریت ناوگان و لجستیک بیش از پیش مشخص میشود. شاید دیگر در عصر فناوریهای پیشرفتهای مانند تلماتیک و نرمافزارهای مدیریت ناوگان مرتبط با آن دیگر روشهای سنتی مدیریت عملیات لجستیک به سر رسیده است. امروزه مدیریت هوشمند ناوگان به حدی در همه بخشهای مختلف واحدهای حمل و نقل راه یافته است که بدون آن نمیتوان در دنیای رقابتی این حوزه فعالیت کرد. در حقیقت تحویل سریع و به موقع کالا، انبارداری ایمن و ناوگانی سالم بهعنوان اجزای اصلی لجستیک سازمان همه در گرو همکاری تنگاتنگ و ارتباط نزدیک سیستمهای مدیریت ناوگان و لجستیک دارند.
مرجع: